منتشر شده در صدمین شماره کتاب هفته یادم می آید بعد از شنیدن داستان” بچه اردک زشت” و” قصه های حسنی” و” امیر ارسلان…
وب نوشتههای ادبی
منتشر شده در صدمین شماره کتاب هفته یادم می آید بعد از شنیدن داستان” بچه اردک زشت” و” قصه های حسنی” و” امیر ارسلان…
اگر مرگ پلی باشد برای رسیدن از التهاب این رودخانه به آرامش ابدی… پس خوش بحال شما قاسم هاشمی نژاد. سال هشتاد و سه بود،…
یک سال دیگر نخ نما شد، به همین راحتی، سرشار از تولد و مرگ، سرشار از بوسه های داغ و آغوشهای غرق عرق در سرمای…
حساب و کتاب زندگی روشن بود، نه کاسه لیس شدن، نه فدایی…نه دروغ گفتن،نه طبل تو خالی… نه تو بمیری، نه من بمیرم… معنی…
با خوانش داستان و داستان صوتی بیگانه نبوده ام. چند سال پیش به مدد نشر و ناشری که الان نمی دانم هر کدامشان کجای این گیتی…
از هدفن توی گوشم سمفونی مرگ می شنوم.ساکسیفون… و زیر لبم شعر خاورمیانه است. حافظ…. یکهو آوار میشود همه چیز. چه می شود که دیگر…
میان راه ماندهبودیم…من، سیاوش و کسری. موتور ماشین یکهو ایستاد. پیرمردی در تاریکی پایین کوه از لای درختها نگاه میکرد من:تعمیرکار سراغ نداری حاجی؟ -چرا…اما…
میخواستم از داستانهای خودم شروع کنم، اما… برای من کارکرد هر عکس به مثابه یک کلمه یا چند سطر یا چند صفحه نوشته است،با این…
ششمین شماره «کافه داستان» منتشر شد. پرونده این شماره آقای نویسنده، اختصاص به نویسنده شهر تهران، امیرحسن چهل تن دارد. لینک دانلود متن پایین را…
این شهر روزی خواهد مرد. و شاعرانش را فراموش خواهد کرد. زنان زیبایی در کوچههایش سالها منتظر میمانند، با پستانهایی پر از شهوتِمدفون. وقتی…