رفتن به نوشته‌ها

میکده باز باز شد

بی خبران خبر خبر ،

 میکده باز باز شد

نیمه شبی به درگهی

 دست کسی دراز شد

 شیخ فرود آمد از منبر وعظ و مرثیت

مطرب عشق از میان هی زد و برفراز شد

 می رسد ز هر طرف بانگ رباب و چنگ و دف

 یار ز راه می رسد دمدمه نیاز شد

 چنگ به دامنش زدم عشوه نمود و بست در

سنگ چو بر درش زدم صد در بسته باز شد  

 

 

ارفع کرمانی

منتشر شده در روزنگاريصفحه نخست

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *