“جان کافی” یا همان “مایکل کلارک” برای من غولی دوست داشتنی بود که دیشب مُرد…شاید همه او را با زندانی گریان فیلم “مسیر سبز” بیاد بیاورند، مردی که دردِ همه را مثل جارو برقی توی سینه اش می کشید و از بدی آدمها خسته ی خسته بود. یادم نمی رود وقت اعدامش،وقتی رو به افسر زندان می گفت: بذار تموم شه… شاید دیگه درد نکشم!
وب نوشتههای ادبی