-
قرصها را سر ساعت می بلعم.
-
شربت
-
یک قاشق بزرگ غذا خوری
-
هر هشت ساعت
-
آمپول درد دارد،
-
سوزش سوزنش
-
وقتی از پوست می گذرد!
-
-
مغزم میسوزد از تب
-
تو را کجای این خانه گم کردهام
-
که هیچکجای آن نیستی!
-
ساعتی یک بار آغوشت
-
سفارش اکید دکتر بود!
-
-
ویروسها مهربانترند
-
به راحتی آغوش را رها نمی کنند!
-
دفتر کابوسخانه های من، زمستان۹۱