کتابفروشی و سایت «نشرچشمه» در هفتهی گذشته عنوانهای جدیدی در زمینهی ادیبات داستانی و رمان به مخاطبانشان عرضه کردند، لیست پرفروشترینهای آخرین هفتهی بهمنماه…
وب نوشتههای ادبی
در مورد كتاب
کتابفروشی و سایت «نشرچشمه» در هفتهی گذشته عنوانهای جدیدی در زمینهی ادیبات داستانی و رمان به مخاطبانشان عرضه کردند، لیست پرفروشترینهای آخرین هفتهی بهمنماه…
به گزارش مهر به گزارش ایسنا
یکشنبه ۸ دی: یوسف علیخانی، میثم کیانی، سیدعلی میرفتاح، پیمان هوشمندزاده به گزارش بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، سومین دوره شبهای داستان از ۳…
از حالا در فروشگاه “نشر چشمه” موجود است، تا چند روز بعد لابد کل کتاب فروشى هاى معتبر. یک: ممنون از دوستان خوبم که…
منتى نیست. هر چه بود کلمه بود و تنهایى… سه سال پیش همین روز ها بود, آذر هشتاد و نه, کاوه, رفیق چند ساله…
بعد از گذشت یک سال و اندی از آخرین باری که با منصور کوشان و جنگ زمان ش گفتگو داشتم و نظرش را راجع…
مجموعه داستانی “رگبار” اثر میثم کیانی در شعبه مرکزی شهر کتاب اصفهان نقد میشود. اسماعیل مرتضوی، مدیر شهر کتاب اصفهان، در گفتوگو با خبرنگار سرویس…
نقد و بررسی مجموعه داستان ” رگبار ” نوشتهی میثم کیانی، نشر چشمه با حضور منتقدین: محمود حسینی زاد رضیه انصاری و کاوه فولادی نسب…
گپی با کاوه فولادی نسب و مریم کهنسال اصل متن زیر را در سایت روزنامه همشهری اینجا بخوانید کاوه فولادینسب : از میثم کیانی تاکنون…
امروز در روزنامه اعتماد، صفحه یازده: درباره مجموعه داستان «رگبار» نوشته میثم کیانی
نویسنده: فتح الله بی نیاز
داستان برای خواننده عادی – خواننده آثار ادبیات جدی، اما نه خواننده فرهیخته – خیلی راحت نیست و بعید می دانم این بخش از خوانندگان با آن ارتباط برقرار کنند. خواننده فرهیخته هم که دنبال نوآوری است، چیزی پیدا نمی کند. جابه جا کردن زمان، به خودی خود خلاقیت نیست. جابه جایی زمان در آن متنی خلاقیت می شود که ماحصلش داستان «گمشده» باشد.به نظر من فرم و اجرای داستان میثم کیانی در مجموعه رگبار برای این راوی خودبسنده است و نویسنده از پس بازنمایی موضوع برآمده است. زبان هم خوب انتخاب شده است. در مجموع به نظر من این مجموعه داستان جزو کارهای خوبی است که طی یک سال گذشته خوانده ام. گاهی به مدد تکنیک و شگردهای روایی از تکراری ترین موضوع ها داستان هایی ساخته شده است که آدم های مشهور و نیمه مشهور خودمان نشان داده اند در این عرصه عاجزند. به نظر من نیازی نبود که زبان همه راویها، زبان مردم کوچه و بازار یا به قول معروف عشق لاتی باشد. برای نمونه در داستان شماره ۹ من جاهایی را که نویسنده از خود خلاقیت نشان نداده بود، صادقانه گفته ام. اما به نظر من کیانی در مجموع کارش خلاقانه عمل کرده است و اگر بخواهد به همین شیوه و با نسبت چهار به یک (خواندن- چهار برابر نوشتن) پیش برود، نویسنده صاحب سبکی خواهد شد.این مقاله مروری است بر داستان های این مجموعه…
داستانی به معنای واقعی کلمه
گمشده یک فراداستان (META-FICTION) که کنش و تفکر راوی را با متن داستانش درهم می تند. نویسنده یا راوی آدم روان پریشی است که خواننده به باور او می فهمد که همسر بی وفایش را کشته است. تمام آثار مورد اشاره او که برادرش آنها را نمی بیند و همین خواننده را دچار شک می کند، حکایت از قتل زن دارد. از سوی دیگر برادرش اشاره می کند که زن را در ونک دیده اند، اما خود برادر هم خیلی